از آموخته های جدیدت
دخترکم روز به روز داری بامزه تر میشی و من از لحظه لحظه با تو بودنم لذت می برم ... حالا خیلی راحت هر کلمه ای را که بهت بگیم بگو .. میگی ... حالا به هر طریق که باشه ... به زبون شیرین خودت ...
ممه شیر را هم که به حول و قوه الهی ترک کردی و حالا هر بار که فیلت یاد هندوستان میکنه خودت میگی نی نی ... و با دستت یه ریزه رو نشون میدی... چون من بهت گفتم که ممه شیر مال نی نی این قدیاست و با دست نشونت دادم ... و تو هم دائم میگی که فراموش نکنی ... ای فدای دختر عاقلم بشم ... منو ببخش اگه تو را با اینهمه علاقه ات وادار به ترک کردم ... تو 1 سال و نیمگیت این پروسه انجام شد .. دخترم چون اگه دیرتر میشد وابسته تر میشدی و ترکش برات سخت تر میشد ... امیدوارم مامانو درک کنی خوشگلترینم ... حالا خیلی راحت تر میخوابی و خوابت سنگین تر شده و شیر پاستوریزه خوردنتم بیشتر شده ... البته من برات شیر بطریی کامل می گیرم که مقوی تره و پرچرب تر ... تو هم دوستش داری .. و دائم میگی میییییییییییی یعنی شیر فک کنم ...
معنی کارهای بد را هم فهمیدی و وقتی کنترل یا تلفن را پرت میکنی خودت متوجه میشی که کارت بد بود و به ما نگاه میکنی که عکس العملمونو ببینی ... تقصیری نداری میدونم ... اقتضای سنته ... واسه همینم زیاد بهت سخت نمی گیرم ... فقط گاهی که خیلی پشت هم کار بد می کنی بهت دوباره تذکر میدم و مجبور میشم گاهی بزنم پشت دستای توپولی کوچولوت ... که خیلی خودم ناراحت میشم و زودی بغلت می کنم ... امیدوارم به زودی خودت دختر خوبی بشی و نیاز به یادآوری و تذکر نباشه ...
موقع خواب عصر و شب هم دیگه تو تخت خودت میخوابی به عشق مییییییییییی (یعنی شیر باشیشه) معمولا اگه خوابت بیاد خودت راحت میخوابی ... ولی اگه یه کم خوابت نیاد مقاومت شدیدی میکنی که نخوابی ... بس که شیطونییییییییی ... ولی من چون میخوام عادت کنی که 10 شب بخوابی واسه همون هر چقدرم خستم کنی و حرسم بدی باز مقاومت می کنم و از رو نمیرم تا اینکه بخوابونمت ... تو هم که دختر خودمی دیگه ... مقاومت دو طرفه چه شوددددددددد
و از آموخته های جدیدت اینکه :
شعر یه توپ دارم قلقلی رو تا حدودی بلدی ... البته بهتره بگم اجرا میکنی تا بخونی ...
مثلا من میگم : یه توپ دارم ... تو میگی : ققلییییی
من میگم : سرخ و سفید و ... تو میگی : آبببییییی
من میگم : میزنم زمین ... تو میگی :هوّاااا ( و با سر بالا رو نشون میدی)
من میگم : نمیدونی تا ... تو میگی : کجااااا ( و با سر ادای کجا رو در میاری)
من میگم : من این توپو .... تو میگی : نه نه ( و با دست نشون میدی نه نه با اخم )
من میگم : مشقامو خوب ... تو میگی : ن ن
من میگم : بابام بهم عیدی داد ... تو میگی ققلیییییییییییی (باخنده که یعنی تموم شد)
به همین ترتیب توی ده شلمرود را هم تا حدودی بلدی ... و خروسه میگه قوقولی قوقو ...