آرشيداآرشيدا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

خاطرات دختری از زبان مادرش ...

عید امسال 13 روز کامل شمال ...

1391/1/24 12:26
1,171 بازدید
اشتراک گذاری

دخترکم ... امسال اولین سال عیدت بود و واسه همین دوس داشتم همه جا بری و کلی از رسم و رسوم دید و بازدید رو یاد بگیری ... البته میدونم که زوده یاد بگیری ولی ...

از این همه روز فقط یه سفر کوچولو به لاهیجان رفتیم و یه سفر کوچولو هم به انزلی لب دریا ... بقیه اش رو همش رفتیم عید دیدنی ...

کلی با خاله ها و دایی و عمه ها و عمو و فامیل حال کردی ... کلی باهات بازی می کردن و قلقلکت میدادن و میخندوندنت و تو هم شاد بودی ... من نگران این بودم که بعد اینهمه آدم که دور و برتن تا چند روز دیگه منو تو با هم تنها میشیم باباتم که زیاد نمی بینی شب به شب اگه شانس بیاره و بیدار باشی اونم ... نگرانیم این بود نتونم راحت نگهت دارم و بیتابی کنی ...

همینم شد تا چند روز قاط قاط بودی ... همش میخواستی بغل بیای ... منم سعی کردم کم کم بغل رو از سرت بندازم و دوباره دختر خوب و آروم خودم بشی ...

انزلی 10 فروزدین 91

 

انزلی 10 فروزدین 91

 

13 به در 1391

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)