آرشيداآرشيدا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

خاطرات دختری از زبان مادرش ...

واکسن 1 سالگی

1391/9/7 16:14
1,237 بازدید
اشتراک گذاری

از 6 ماهگی دیگه واکسنی نداشتی و ما هم راحت بودیم ... چون هر بار که تو واکسن می زنی عمر منم نصف میشه ... چون تو دختر صبوری هستی ولی وقتی می بینم درد می کشی یا تو تب میسوزی و زیاد گریه زاری نمی کنی دلم بیشتر واست ریش میشه ...

خلاصه روزیکه باید واکسن یکسالگیتو میزدی فرا رسید و از شانسمون مامان شهرزادتم تهران بود و صبح زود بردیمت و روی بازوی دست راستت یه واکسن زدن و خیلی دردت گرفت ... منم که نشسته بودم و تو رو تو بغلم محکم گرفته بودم که دستتو تکون ندی قلبم داشت از جا در می اومد ... ولی تحمل کردم چون تو باید این واکسنا رو بزنی تا خوب و سالم بزرگ بشی ... و خانم پرستار گفت واکسن یکسالگی احتمال تب کردن یا یه اوریون و سرخجه خفیف در 4-5 روز آینده داره ... باید از 4-5 روز تا 10 روز آینده بیشتر حواسمون بهت باشه...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)