آرشيداآرشيدا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

خاطرات دختری از زبان مادرش ...

ورود به 14 ماهگی ...

1391/9/7 16:11
1,072 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گل مامان فردا وارد ١٤ ماهگیت میشی ... باورم نمی شه که دخترم داره اینقدر بزرگ و خانوم شده ... وقتی میخوابی خوب نگات می کنم و باورم نمی شه یه دختر با این قد و هیکل مال منه ...

دخترم یه عذر خواهی بهت بدهکارم که یه مدت نتونستم وبتو آپ کنم دلایل مختلفی داره ولی از همه مهمترش اینه که منو بابایی دو هفته پیش (٣ آبان ٩١) واسه یه کار اداری بابایی ١ روزه اومدیم رشت ... ولی از بد شانسی وقتی رسیدیم به خود رشت یه تصادف وحشتناک کردیم یعنی بابایی که خیلی خسته بود یه لحظه پلکش اومد رو هم و این اتفاق بددددددددددددد ... البته خدا رو ١٠٠ هزار مرتبه شکر که بلایی سر تو و بابایی نیومد ... البته تو تا یه هفته همون ساعت٣ نصف شب که تصادف کردیم تو با ترس از خواب میپریدی و با گریه میگفتی ماماییییییییییییییییی الهی برات بمیره مادر... و من چون به خاطر تو عقب نشسته بودم و کمر بند نبسته بودم خیلی آسیب دیدم و از ناحیه لگن دو تا ترک مویی خوردم و کلییییییییی کبودی در جاهای مختلف بدن ..... بگذریم ... الان بعد از ٢ هفته یه کم بهترم ... و تقریبا کبودیام خوب شدن ...

البته به تو این روزا بد نمیگذره و با خاله هات کلی خوش میگذرونی ...

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)